کیاناکیانا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

کیانا زندگی مامانی و بابایی

وروجکها خوابیدند

1394/8/16 16:11
نویسنده : ماما فاطمه
944 بازدید
اشتراک گذاری

تاسوعا و عاشورا رفته بودیم خمین و روز تاسوعا همگی نذری مون رو پختیم که خدارو شکر خیلی خوب شده بود و روز عاشورا هم بعد از شرکت در مراسم عزاداری و ناهار به سمت تهران حرکت کردیم.شـ ـكلـك هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

بابا اکبر که راننده بود و دایی حسین هم که جلو نشسته بود و من و کیانا و احسان و زن دایی هم پشت بودیم.

زن دایی نسرین و احسان خیلی خسته بودند و توی راه خوابیدند:24: و بابایی توی دلیجان نگه داشت که چایی بخوریم و بعد حرکت کنیم که من و کیانا و دایی حسین هم از ماشین پیاده شدیم.

کیانا  وقتی از ماشین پیاده شدیم به دایی حسین می گه وروجکها خوابیدند. دایی حسین می گه آره عزیزم خوابیدند و در عین حال هم از حرف کیانا خندش گرفته بود شکلک های شباهنگShabahang و بعد دوباره بعدش کیانا برگشت گفت : دایی حسین هم وروجک تو خوابیده هم وروجک من.

من و دایی واقعا نمی دونستیم چی بگیم و فقط می خندیدیمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد.:84: می گم منظورت کیه؟ می گه زن دایی وروجک دایی حسینه و احسان هم وروجک من.

وقتی هم که توی ماشین نشستیم و حرکت کردیم و احسان بیدار شد دست انداخت گردنش و حسابی چند تا ماچش کرد و گفتم: مامانی نباید این کار رو کنی و کیانا هم جواب داد: دوستش دارم عاشقشم و دوباره یک ماچ دیگرش هم کردش که زن دایی گفت: کیانا من و دایی حسین که نامزدیم از این کارها نمی کنیم اما کیانا اصلا دلش نمی یومد که از احسان جدا بشه.

دوباره وسط راه کیانا خیلی خسته بود و خوابید و  وقتی بیدار شد رفت توی بغل احسان بهش می گم بیا توی بغل خودم :hugme:می گه: خیلی خسته ام و دیگه حال ندارم از جام تکون بخورم.

خدایا من با این قندعسل واقعا چکار کنم :10:.

پسندها (2)

نظرات (3)

کوثرخانم
17 آبان 94 15:14
نازی شیطون بلا مرسی خاله جون که سرزدید
مامان منتظر
17 آبان 94 22:32
سلام فاطمه خانم بزرگ دختر خیلی بامزه ای داری خدا برات حفظش کنه خیلی خیلی ممنون. انشاءا... خدای مهربون به همه مامانهای منتظر نی نی های بامزه بده
mali6410
20 آبان 94 11:58
ای جوووووووووووونم پس فاطمه جون عشقشون کامل شده از الان به دوماد آیندت برس تو جیبش هی پسته بریز بخوره جون بگیره می بینی ملی جون الکی الکی دوماد دار شدم. اما دوست عروس عروسم حتما حتما دختر شما باشه. ما منتظریم پسته رو خوب اومدی